Monday, February 9, 2009

نامه



عزیز دلم قربونت برم
دیکه این جو واسه من کافی نیست. می دونی یه جوری دارم خودمو به این انزوا که تفاله های بچگیمه آویزون می کنم که فکر کنم تا دو سه روز دیگه همین یه الف حافظه ای هم که دارم رو میس کنم.

عزیز من عزیز تو
محکمترین انرژی فعلی من
از ترسی که بهم می دی راضیم. از اینکه خصوصی من هستی تو پوستم نمی گنجم. من می خوام تمام احساسهای کودکانمو بریزم دور بعد بازیافتشون کنم
دوست دارم منو توی اتاقت پیر کنی. پیر و کامل مثل خودت. از این جور خیالها که با واقعیت حال نمی کنن و اصلا آدم حسابش نمی کنن، تمام تنم مور مور خوشحالی میشه. تو هم واقعیت دگردیس شدهء تعبیرات ذهنی منی

صدای این شاباجی های چیپس خوار هیچ به کت من نمیره. من به دوری توام. من دارم قدرتمو از عالم مثل پس می گیرم. چقدر خوشحال و جوونم. دارم با پروردگار هم بالش می شوم. راههای دور سر انگشتامه ، سر انگشتای پوسیدهء تو. اگه دلت می خواد یه نفر باش اگه نه هزار نفر. فقط به من اطلاع بده. چونکه من بیست ساله بودم یه روزی
1381

6 comments:

Noushin said...

Ghorsaro be tartibe size chidam ke vaghti khastam bokhoram asoole zibayi shenakhtie basari ro raayat karde basham. Koodakimoon be fana, javoonimoon be... atayash ra be laghayash bakhshidiiiiiiiim....

Shine said...

شاباجی های چیپس خوار؟؟؟؟!!! :)) شاباجی های چیپس خوار؟؟

Anonymous said...

salam. aya shoma nastaran ghadiri hastin? ke too honarhaye ziba naghashy mikhoondin? dar in soorat age momkene ye pm be gootamaybooda@yahoo.com bedin. merci shokke mishin badan.

Anonymous said...

areh azizam hatman, in seri khodamam daghigheh navad karamo resundam ..vali hatman khabar behet midam ageh etefagheh moshabehi bud
ghorbunet beram
Naghmeh

touche' said...

rasti chera neminevisi??? benevis delemoon vaaz sheh yekam

touche' said...

man ino kheili dust daram :)